شاخصه های تمدن اسلامی در حکومت نبوی
اولین سلول های پیکرة امت اسلامی در همان روزهای دشوار مکه با دست توانای پیغمبر بنا شد؛ ستون های مستحکمی که باید بنای امت اسلامی بر روی این ستون ها استوار بشود؛ اولین مؤمنین، اولین ایمان آورندگان، اولین کسانی که این دانایی، این شجاعت، این نورانیت را داشتند که معنای پیام پیغمبر را درک کنند و دل به او ببندند. .
سیزده سال گذشت و بعد بر اساس این پایه های مستحکم، بنای جامعة اسلامی، جامعة مدنی و نبوی، بر روی این پایه ها گذاشته شد.
شالوده ريزي نظام اسلامي این امت سازی فقط سیاست نبود؛ یک بخشی از آن، سیاست بود. بخش عمدة دیگری آن، تربیت یکایک افراد بود. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» دل ها در زیر تربیت پیغمبر قرار می گرفت. پیغمبر به یکایک ذهن ها و خردها، دانش و علم را تلقین می کرد. حکمت یک مرتبة بالاتر است. فقط این نبود که قوانین و مقررات و احکام را به آنها بیاموزد، بلکه حکمت به آنها می آموخت. چشم های آنها را بر روی حقایق عالم باز می کرد. ده سال هم پیغمبر این گونه و با این روش حرکت کرد. از طرفی سیاست، ادارة حکومت، دفاع از راه برای اینکه گروه های خارج از مدینه کیان جامعة اسلامی، گسترش دامنة اسلام، باز کردن راه برای اینکه گروه های خارج از مدینه به تدریج و یک به یک وارد عرصة نورانی اسلام و معارف اسلامی شوند. ، از طرف دیگر هم تربیت یکایک افراد. این دو تا را نمی شود از هم جدا کرد.
سیرة نبی اکرم در دوران ده سالة حاکمیت اسلام در مدینه، یکی از درخشان ترین دوره های حکومت در طول تاریخ بشری است . سیزده سال در مکه، فصل اول بود؛ ده سال هم دوران مدینة پیغمبر است، که دوران شالوده ریزی نظام اسامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام برای همة زمان ها و دوران های تاریخ انسان و همة مکان هاست. البته این الگو، یک الگوی کامل است و مثل آن را دیگر در هیچ دورانی سراغ نداریم؛ لیکن با نگاه به این الگوی کامل، می شود شاخص ها را شناخت. این شاخص ها برای افراد بشر و مسلمان ها علامت هایی است که باید به وسیلة آنها نسبت به نظام ها و انسان ها قضاوت کنند.
هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتی و فاسد اقتصادی و اجتماعی ای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود، مبارزه کند و هدف، فقط مبارزه با کفار مکه نبود؛ مسئله، مسئلة جهانی بود. پیامبر اکرم این هدف را دنبال می کرد که هرجا زمینة مساعد بود، بذر اندیشه و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادی و بیداری و خوشبختی انسان به همة دل ها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکان پذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. اینکه چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدي ها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به همت آنهاست. پیغمبر نمونه را می سازد و به همة بشریت و تاریخ ارائه می کند.
نظامی که پیغمبر ساخت، شاخص های گوناگونی دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجسته تر است:
*شاخص اول، ایمان و معنویت است. انگیزه و موتور پیش برندة حقیقی در نظام نبوی، ایمانی است که از سرچشمة دل و فکر مردم می جوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در می آورد. پس شاخص اول، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشة درست به افراد است، که پیغمبر این را از مکه شروع کرد و در مدینه پرچمش را با قدرت بالا برد.
*شاخص دوم، قسط و عدل است. اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقی به حق دار است.
*شاخص سوم، علم و معرفت است. در نظام نبوی، پایة همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی دهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و تشخیص، به نیروی فعال بدل می کنند.
*شاخص چهارم، صفا و اخوت است. در نظام نبوی، درگیري های برخاسته از انگیزه های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت طلبی مبغوض است و با آن مبارزه می شود. فضا، فضای صمیمیت و اخوت و برادری و همدلی است.
*شاخص پنجم، اصلاح اخلاقی و رفتاری است. انسان ها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخاقی پیراسته و پاک می کند؛ یعنی پیغمبر روی یکایک افراد، کار تربیتی و انسان سازی می کرد.
*شاخص ششم، اقتدار و عزت است. جامعه و نظام نبوی، توسری خور، وابسته و دنباله رو ،حاجت به سوی این و آن درازکن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، برای تأمین آن تلاش می کند و کار خود را پیش می برد. دائمی است. توقف در نظام نبوی وجود ندارد؛
*شاخص هفتم، کار و حرکت و پیشرفت مرتب، حرکت، کار و پیشرفت است. اتفاق نمی افتد که یک زمان بگویند دیگر تمام شد، حال بنشینیم استراحت کنیم! این وجود ندارد. البته این کار، کار ِ لذت آور و شادی بخشی است؛ کار خستگی آور و کسل کننده و ملول کننده و به تعب آورنده ای نیست؛ کاری است که به انسان نشاط و نیرو و شوق می دهد.
#نظام_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#هفته_وحدت
#مقام_معظم_رهبری
منبع:کتاب#انسان_250_ساله
آخرین نظرات